-
فرقی نمی کنه!
جمعه 21 مهرماه سال 1385 00:32
فرقی نمی کنه! گاهی وقتا هیچی با هیچی فرقی نمی کنه! شب باشه یا روز ! زمستون یا تا بستون! چای بخوری یا یه کوفت دیگه! ضبط مسخرت این ور تلوزیون مسخرت باشه یا اون ورش! یساری بخونه یا گروه پینگ فولاید! پرده پنجره کشیده شده باشه یا نه! سیگار بکشی یا نکشی! دوستات پیشت باشن یا نباشن! خوش بو کننده هوا سرت رو به درد آورده باشه...
-
عشث درون
جمعه 7 مهرماه سال 1385 10:00
می دونی چه قد دوست دارم؟ قد دونه دونه برگهای خشکیده یه باغ بی نهایت هکتاری دوستت دارم دوست دارم کنار یه حوض بشینیم دلامون رو صاف کنی با یه کم گریه بی صدا از عشقمون بگیم آه ای پرستوی عاشث به پرواز در بیا و با بالهای مهربانت این کلاغ رو سیاه را نوا زش کن یه کسی رو که توی سیاهیا از همه رو سیاه تره منو تو آغوشت می گیری و...
-
مترجمان عشق
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 19:55
یادته یه روز گرم تابستونی کنارت نشسته بودم و با سکوتم با قلبت حرف می زدم اما تو ...تو معنی این سکوتو نفهمیدی سکوتمو شکستی و گفتی چطور سخنان عشقتو به من اثباتشون می کنی رفتم یه شاخه گل قرمز از باغچه چیدم و دادمش به تو گفتی ینی چی گفتم ۲ چیز هستن که حرفای عشقو ترجمه می کنن سکوت و شاخه گلی قرمز سکوتم را که شکستی تمنا می...
-
کوه عشق
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 17:16
یادته اون روز که به اوج عشق رسیده بودیمو داشتیم از کوه عشق پایین میومدیم؟ یادته چی می گفتم؟ یادته چی میگفتی؟ می گفتم پاهاتو عکس شیب کوه بزار تا از کوه عشقمون سقوط نکنی گفتی دیگه برام مهم نیست مهم اینه که من با تو به ارتفاع عشق رسیدم . اون لحظه که این حرفو زدی اینقدر محو وجودت بودم که پاهام تسلیم کوه عشق شدن و تنهای...
-
همه چیز از یاد آدم می ره
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 15:53
همه چیز از یاد آدم می ره مگه یادش که همیشه یادشه یادمه قبل از سوال کبوتر با ژای من راه می رفت جیر جیرک با گلوی من می خوند شاپرک با پر من پر می زد سنگ با نگاه من برفو نگاه می کرد مست می کردم من با زنبور ُاز گس عطر گل بابونه سبز بودم در شب رویش گلبرگ پیاز هاله بودم در صبح ُ گرد چتر گل یاس گیچ می رفت سرم در تکاپوی سر گیچ...
-
سلام
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 14:35
سلام به همه